English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (594 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classed U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
desktop U آنچه روی میز انجام میشود
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
ignore U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignoring U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignores U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
Never put off till tomorrow what maybe done today. <proverb> U آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
postscripts U سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
postscript U سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
declarative language U زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
demonstration U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstrations U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo U نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
authentic U آنچه درست است
knowledge U آنچه دانسته است
contiguous U آنچه اثر می گذارد
protective U آنچه حافظت میکند
lightweight U آنچه سنگین نیست
used U آنچه جدید نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
biased U آنچه اریب دارد
auxiliaries U آنچه کمک میکند
auxiliary U آنچه کمک میکند
lightweights U آنچه سنگین نیست
producing U آنچه تولید میکند
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
constant U آنچه تغییر نمیکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
constants U آنچه تغییر نمیکند
exclusive U آنچه شامل نمیشود
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
incoming U آنچه از خارج می آید
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
malfunctions U آنچه درست کار نکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
computable U آنچه قابل محاسبه است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
audible U آنچه قابل شنیدن است
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
finished U آنچه کامل شده است
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
flexible U آنچه قابل تغییر است
removable U آنچه قابل جابجایی است
availability U آنچه به آسانی بدست آید
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
chargeable U آنچه قابل شارژ است
visible U آنچه قابل دیدن است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
requirements U آنچه مورد نیاز است
variables U آنچه قابل تغییر است
variable U آنچه قابل تغییر است
movable U آنچه قابل حرکت است
approximating U آنچه تقریبا درست است
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
distant U آنچه در محلی قرار دارد
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
third U آنچه بعد از دومین می آید
round U آنچه در دایره حرکت میکند
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
efficient U آنچه که خوب کار میکند
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
malfunction U آنچه کامل کار نکند
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
extensible U آنچه قابل گسترش است
alterable U آنچه قابل تغییر است
malfunction U آنچه درست کار نکند
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
controllable U آنچه قابل کنترل است
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable U آنچه قابل حمل است
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
heuristic U آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
alternate U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
What costs little is little esteemed . <proverb> U آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
Except what is mentioned in paragraph 3. U باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
unconditional U آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
available U آنچه قابل دستیابی یا خرید است
successive U آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
undetected U آنچه تشخیص داده نشده است
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
incompatible U ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
magnetic U آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
logical U آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
inactive U آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
pre U آنچه قبلا توافق شده است
combinational U آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
user U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
preventative U آنچه سعی در توقف رویدادن چیزی شود
down U مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
users U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
extras U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
audio U مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
selectable U آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
Recent search history Forum search
1Vintage style
1tink and grow rich
1incentive
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com